اختصاصی آیهوش (™iHOOSH): کلاس درس ریاضی برای بسیاری از دانشآموزان به خودی خود، استرسزا است اما جالب است بدانیم بخش کمی از این مشکل مستقیماً به خود درس ریاضی باز میگردد. تحقیقات زیادی در سراسر دنیا نشان میدهند که آنچه موجب نگرانی و یا دلسردی دانشآموزان از موفقیت در ریاضی میشود، بیش از آنکه مربوط به مباحث آن باشد، به روش تدریس ریاضی وابسته است. معمولا معلمهای ریاضی، روش واحدی را برای تدریس آن به کار میبرند، درس را توضیح میدهند پای تخته چند مسئله حل میکنند و سرانجام چند تمرین کلاسی و تکلیف منزل به بچهها میدهند و این تمام کاری است که در اکثر کلاسهای ریاضی انجام میشود. اما آیا به راستی این روش تدریس در یادگیری دانشآموزان مؤثر است؟ هاوارد گاردنر، در سال 1983، بحث مهمی را وارد روانشناسی یادگیری نمود؛ مبحثی که او گشوده بود به تئوری هوشهای چندگانه مشهور شد. او بر این باور بود که هوش، مفهومی مستقل و یکپارچه نیست بلکه انسانها هوشهای مختلفی دارند و هر یک در برخی از جنبههای مختلف هوش، نقاط قوت و ضعف دارند. او در تئوری خود هشت نوع هوش مختلف را معرفی کرد: هوش کلامی، هوش ریاضی-منطقی، هوش بدنی-حرکتی، هوش فضایی-دیداری، هوش طبیعی، هوش موسیقایی، هوش اجتماعی، هوش درون فردی. که البته بعدها یک نوع دیگر هوش را هم به تئوری خود اضافه نمود که از آن به عنوان هوش وجودی نام برد. کاربرد تئوری هوشهای چندگانه گاردنر بیش از هر جای دیگر در روانشناسی آموزشی خود را نشان داد. آموزشگران زیادی در سراسر جهان سعی در تطبیق روشهای تدریس خود در کلاسهای درس بر اساس تئوری هوشهای چندگانه کردند و موفقیتهای چشمگیری نیز به دست آوردند. این تئوری مدعی است که انسانها به روشهای مختلفی میآموزند و روش یادگیری آنها منطبق بر انواع هوشهای آنهاست. به عبارت دیگر بسته به اینکه هر کس در کدام یک از انواع هوش، قوی و مستعد باشد، روش یادگیری او نیز منطبق با نیازها و خصائص آن هوش طبقهبندی میشود. برای مثال فردی که هوش موسیقایی (ریتمیک) بالایی دارد، از طریق شنیدن اصوات و آهنگها میتواند بیاموزد؛ کسی که هوش کلامی بالایی دارد از راه سخن گفتن، نوشتن و ارتباطات کلامی، یاد میگیرد و به همین ترتیب سایر انواع هوش نیز بر روش یادگیری انسانها تاثیر میگذارد. به نظر گاردنر یک کلاس درس موفق، کلاسی است که از همه انواع هوش برای تدریس مواد آموزشی استفاده شود تا بیشترین بازده و بیشترین یادگیری توسط دانشآموزان به دست آید. بیشک تدریس ریاضی نیز نمیتواند از این قاعده مستثنی باشد. روشهای یادگیری مختلف منطبق با هوشهای چندگانه در تدریس و یادگیری ریاضی نیز موثر است در این مقاله به تفکیک بر روشهایی متمرکز میشویم که از طریق بهکارگیری هوشهای چندگانه به تدریس مباحاث ریاضی کمک میشود: هوش موسیقایی و آموزش ریاضی: افرادی که دارای هوش موسیقایی بالا هستند، از طریق گوش دادن به اصوات و آهنگها میآموزند. این افراد به راحتی قادرند ضرباهنگ را تشخیص دهند، ریتم را پی بگیرند و به طور کلی ذهن آهنگین و موزونی دارند. از این نظر در کلاس درس نیز از طریق گوش دادن، تشخیص تم و لحن میآموزند. برای کمک به این افراد در یادگیری ریاضی میتوان از این طرق عمل کرد: - هر جا که میتوانید از آهنگها و موسیقی استفاده کنید. برای مثال جدول ضرب را با یک ریتم آهنگین بخوانید و دانشآموزان را تشویق کنید آن را به طور آهنگین به ذهن بسپارند. - به دانشآموزان اجازه بدهید اگر دوست دارند هنگام حل مسئله و تمرکز بر مباحث ریاضی از یک موسیقی پسزمینه استفاده کنند. موسیقی به آنها آرامش میدهد و کمک میکند بیشتر روی مباحث درسی متمرکز شوند. - دانشآموزان را تشویق کنید نواختن یک ساز را آغاز کنند و موسیقی بیاموزند. تحقیقات زیادی، رابطه بین یادگیری موسیقی و ریاضی را به اثبات رساندهاند. موسیقی سراسر خلاقیت در قالبی منظم و ریتمیک است و یک آهنگ را هم از نظر اصوات و هم نظم هجایی میتوان به زبان ریاضی ترجمه کرد. یادگیری موسیقی به طور غیرمستقیم به درک مفاهیم ریاضی کمک شایانی میکند. هوش کلامی و آموزش ریاضی: این دانشآموزان از طریق صحبت کردن، نوشتن و خواندن میآموزند بنابراین باید سعی کنید ارتباطی را بین زبان و ریاضی برقرار کنید: - درس را توضیح دهید. مراحل حل مسئله و حتی نوع دیدگاه خود را به مباحث ریاضی مطرح کنید در مورد روش حل مسئله در کلاس بحث کنید و از دانشآموزان نیز بخواهید شیوه حل مسئله را به زبان خود شرح دهند. توضیح مباحث ریاضی به درک عمیق دانشآموزان با هوش کلامی بالا کمک میکند. - منابع مطالعاتی به دانشآموزان با هوش کلامی بالا کمک میکند که از طریق خواندن، بیاموزند. کتابهای درسی و کمک درسی که حاوی توضیحات در مورد مفاهیم و روشهای حل مسئله هستند به این دانشآموزان کمک میکنند با فراغ بال و آرامش کافی در وقت آزاد خود به مطالعه و تعمق در مباحث ریاضی بپردازند. به دانشآموزان خود چند منبع مطالعاتی نظیر کتاب، جزوه درسی، و سایتهای اینترنتی آموزشی معرفی کنید. - سعی کنید کلمات و اصطلاحات علمی رایج در ریاضی را برای دانشآموزان موشکافی کنید و ریشه کلمات را بیابید. برای مثال وقتی به مبحث مثلثها میرسید توضیح بدهید مثلث یعنی چه، یا اینکه مثلث متساویالاضلاع، یا متساویالساقین، چه معنای لغوی دارد. وقتی دانشآموزان با ریشه یک لغت یا اصطلاح ریاضی آشنا میشوند، درک عمیقتری نسبت به خصوصیات آن در علم ریاضی و هندسه نیز کسب میکنند. هوش بدنی-حرکتی و آموزش ریاضی: دانشآموزانی که هوش حرکتی بالایی دارند، عاشق جست و خیز و حرکت هستند این افراد از ساکن نشستن و گوشدادن به سخنرانیهای طولانی خسته میشوند. آنها نیاز دارند هنگام یادگیری قسمتی از بدن خود را حرکت دهند. بنابراین: - به این دانشآموزان اجازه بدهید آزادانه در کلاس حرکت کنند اگر لازم است جلوی تخته بیایند یا به میز همکلاسیهای خود سرکشی کنند. اجازه بدهید اگر دوست دارند وقتی شما مشغول تدریس ریاضی هستید، بایستند یا کمی در جای خود جا به جا شوند. حرکت به جای اینکه سبب حواسپرتی آنها شود، به آنان تمرکز بیشتری میبخشد. - به این دانشآموزان کمک کنید برای درک مباحث ریاضی از بدن خود استفاده کنند. حرکت دستها و انگشتان و یا حتی قسمتهایی از بدن میتواند به آنها کمک کند بین مفاهیم ریاضی و بدن خود ارتباط ایجاد کنند. استفاده از انگشتان برای شمردن در سالهای اول ابتدایی به این دانشآموزان کمک زیادی میکند. استفاده از ابزار و وسایل کمکآموزشی که قادر به جا به جا کردن آنها باشند، به این کودکان امکان درک عمیق از ریاضی را میدهد. - مباحث ریاضی را با حرکت و جنبش مخلوط کنید. اگر شکلهای هندسی را درس میدهید با گچ روی زمین، مثلث یا مربع بکشید و از این دانشآموزان بخواهید روی رأسهای آن بایستند یا از روی اضلاع حرکت کنند. کارهای دستی مثل ساختن احجام هندسی و حرکت در فضای کلاس به درک مباحث ریاضی کمک میکند.
۶ تیر / ۱۳۹۸ باز هم اثبات تاثیر مستقیم موسیقی بر یادگیری آموزش موسیقی در یادگیری دانشآموزان تاثیر مثبت دارد